واعظان کین جلو در محراب و منبر میکنند
1 واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چـون بـه خلوت میروند آن کار دیگرمی کنند
2 مشـکلی دارم ز دانشـمند مجلس باز پرس
تـوبه فـرمـایان چـرا خـود توبه کمتر می کنند
3 گـو یـیا بـاور نـمـی دارنـد روز داوری
کـاینهـمه قـلب و غـل در کـار داور می کنـند
-----------
یک عده برای آن که علما را مسخره کنند و به تصور خودشان حقیقت علما را نشان بدهند به ابیات غزل حافظ استناد می کنند!
اما این ها چون بی سواد هستند، از همین لحاظ شرح و معنای این ابیات را هم نمی دانند.
اولا. واعظ یعنی : وعظ کننده ، پند دهنده، اندرزگو، نصیحت گو. وعظ فقط مختص به علما نیست بلکه همه این کار را می کنند و در مبانی اسلامی هم این عمل را مختص به علما نشده است، به عنوان نمونه والدین همیشه فرزندان خود را وعظ می کنند، کهن سالان جوانان را وعظ می کنند، پس کلمه واعظ فقط بر عالم اطلاق نمی شود.
ثانیا. از لحاظ منطقی بین عالم و واعظ عموم و خصوص مطلق است، یعنی هر عالمی واعظ است اما هر واعظی عالم نیست.
ثالثا. شاید بگویند منبر و محراب منسب علما میباشد، پس منظور حافظ هم علما است؟ اما این مطلب درست نیست بلکه امروزه مشاهده می کنیم که بر منبر فقط علما نیستتند بلکه هر که دلش می خواهد مانند کارگر شاروالی، سیاست مدار، عالم جور، بی دین و.. بر منبر می نشیند و هر چه خواستند می گویند... و منظور حافظ هم همان ها است، مخصوصا کسانی که در لباس علما در آمدند و مردم را می خواهند فریب بدهند و در ظاهر نصیحت می کنند اما خودشان عمل نمی کنند.
رابعا. ما ادعا نداریم که علما معصوم هستند و مرتکب گناه نمی شوند یا نشده اند! بلکه فقط پیامبران (ص) و ائمه (ع) معصوم میباشند، و انسان های عادی جائز الخطا هستند! اما یک سوال؛ برای ما عالمی دین داری را نشان بدهید که مصداق این ابیات باشد؟
ما علمائی را قبول داریم که دارای تقوا هستند! نه هرکسی که علوم حوزوی را بخواند مورد احترام باشد. و این ضابطه در روایات ذکر شده است:
امام صادق-علیه السلام- مى فرماید: «... فأمّا مَنْ کان من الفقهاء صائناً لنَفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً على هواه، مطیعاً لأمر مولاه، فللعوام أن یقلدوه;... امّا هر کدام از فقها که نگهدار نفس خود و حافظ دینش باشد و با هواهاى نفسانى مخالفت کرده، مطیع اوامر الهى باشد، عوام باید از او تقلید کنند...».
و محراب هم مانند منبر هرکسی در آن به جماعت می ایستد...
خامسا. شاید بگویند این شرحی است که خودت درست کردی چون ملا هستی و میخواهی از این راه فرار کنی! خوب این هم شرح شخصی غیر از ملا:
دکتر عبد الحسین جلالیان که شرحی بر اشعار حافظ دارد می نویسد:
معانی لغات غزل:
واعظ: وعظ کننده ، پند دهنده، اندرزگو، نصیحت گو.
جلوه:نمود، تظاهر.
محراب:مکانی که امام جماعت در مسجد نماز می گزارد.
منبر: کرسی که واعظ برآن قرار گرفته وعظ می کند.
خلوت:مکان تنهایی، مکان خالی از اغیار، کنایه از منزل و خوابگاه اختصاصی.
آن کار دیگر:کار دیگری غیر از آن که در وعظ گفتند.
توبه فرمایان:آنها که دستور توبه می دهند ، کنایه از واعظان و اندرزگویان.
روز داوری: روز قیامت.
قلب: وارون کردن، دگرگون جلوه دادان.
دغل: اشتباه کاری ، تقلّب، فریبکاری.
داور:قاضی، کنایه از خداوند متعال در روز داوری.
شرح ابیات غزل:
(1) اندرز گویان که در محراب نماز و بر بالای منبر در لباس پرهیز کار نمایان می شوند همین که در خلوت تنها شدند ، به کارهای دیگری می پردازند!
(2) برای من مشکلی پیش آمده است. از فقیه مجلس بپرس، چرا آنان که به مردم دستور توبه می دهند خودشان کمتر به آن عمل می کنند .
(3) به گمانم آنها به روز قیامت و جزا اعتقادی ندارند که این همه در کار خدا تقلب و فریبکاری روا می دارند.
(4) من بنده و غلام پیر خراباتم که مریدان درویش او از سربی نیازی خاک بر سر گنج ریخته آن را تحقیر می کنند.
سال ۲۰۱۳
سید کاظم حجت
حوزه علمیه حضرت آیت الله العظمی حجت (ره)